امیرعلی پارسا؛ مدیر کسب‌وکار و فعال حوزه تکنولوژی

امیرعلی پارسا

امیرعلی پارسا نامی آشنا در دنیای کسب‌وکارهای نوین و فناوری است؛ کسی که با ترکیب خلاقیت، دانش و انگیزه، به‌عنوان مدیر نوآور و خلاق در حوزه تکنولوژی، مسیر خاص خود را در این عرصه ساخته است. برخلاف شباهت اسمی با چهره‌های دیگر، امیرعلی پارسا در حوزه مدیریت، تکنولوژی و آموزش شناخته می‌شود و همواره به دنبال خلق ارزش و ارائه راهکارهای نوآورانه است.

از علاقه تا عمل

امیرعلی پارسا از همان کودکی مسیری متفاوت را آغاز کرد. او کودکی کنجکاو و ماجراجو بود که علاقه‌اش به تکنولوژی با اولین کامپیوتر خانگی‌اش شعله‌ور شد. برخلاف هم‌سن‌وسالانش که فقط به بازی‌های ویدیویی دل‌خوش بودند، امیرعلی پشت کیس کامپیوتر می‌نشست، پیچ‌گوشتی به دست می‌گرفت و قطعات را باز و بسته می‌کرد. او می‌خواست بفهمد که این جعبه جادویی چگونه کار می‌کند. صدای کلیک موس، روشن شدن صفحه‌نمایش و حتی بوی قطعات الکترونیکی، همگی برایش به نمادی از کشف و خلاقیت تبدیل شده بودند.

در کنار این علاقه، او به شکلی غریزی جذب هنر شد؛ هنر از دریچه‌ای مدرن. عکاسی با دوربین‌های قدیمی نگاتیوی و نواری، لحظه‌ها را برایش به قاب‌هایی ماندگار تبدیل می‌کرد. نقطه عطف مسیر هنری او زمانی رقم خورد که تلفن‌های همراه هوشمند به بازار آمدند و دوربین به یکی از ویژگی‌های اصلی آن‌ها تبدیل شد. برای امیرعلی، این فقط یک قابلیت جدید نبود؛ بلکه پلی بود که تکنولوژی و هنر را به هم پیوند می‌زد.

او با ترکیب این دو علاقه — تکنولوژی و هنر — مسیری جدید ساخت. این ترکیب همان جرقه‌ای بود که بعدها به خلق “مدرسه هنر چیک چیک” و “آژانس برندینگ جایگاه” منجر شد. جایی که خلاقیت، تکنولوژی و آموزش دست به دست هم دادند تا مسیری برای افراد علاقه‌مند باز کنند.

امیرعلی پارسا

مهارت‌هایی فراتر از یک مدیر

امیرعلی تنها یک مدیر نیست؛ او ترکیبی از دانش، تجربه و خلاقیت را در طول سال‌ها در خود پرورش داده است. مسیر او فراتر از مدیریت صرف بوده و به مجموعه‌ای از مهارت‌های گوناگون گره خورده است. از مدیریت منابع انسانی، برندسازی و خلاقیت در طراحی گرافیک گرفته تا عکاسی، مدیریت کارآفرینی، برنامه‌نویسی، مدیریت محصول و حتی حقوق و حسابداری؛ این گستره متنوع مهارت‌ها، نه از روی اتفاق، بلکه حاصل سال‌ها تلاش و یادگیری مستمر است.

به گفته خودش: “کتاب‌های زیادی خواندم، از مقالات و منابع باز در اینترنت بسیار استفاده کردم و همیشه سعی داشتم از اساتید برجسته بیاموزم. هر فرصتی که برای یادگیری داشتم، آن را غنیمت شمردم، چون معتقدم دانش هیچ‌وقت کامل نیست.”

امیرعلی باور دارد که محدود کردن خود به یک حوزه خاص، جلوی پیشرفت را می‌گیرد. او می‌گوید: “وقتی در حوزه‌ای به‌عنوان یک فرد شناخته‌شده و متخصص فعالیت می‌کردم، هرگز این موضوع را بهانه‌ای برای متوقف کردن شاگردی و آموختن تجربیات اساتید دیگر حوزه‌ها نمی‌دانستم. موفقیت واقعی در یادگیری مداوم و گسترش افق‌های دانشی نهفته است.”

این طرز فکر، باعث شده تا امیرعلی نه‌تنها در زمینه مدیریت تیم و هدایت پروژه‌ها، بلکه در جزئی‌ترین و تخصصی‌ترین بخش‌های کسب‌وکارش نیز تسلط کافی داشته باشد. او همواره تلاش کرده تا مرزهای توانایی‌های خود را بشکند و در کنار تیمش، خود نیز رشد کند.

ایده‌ای که از یک دغدغه آغاز شد

ایده تأسیس “چیک چیک” در سال 1399 از جرقه‌ای عمیق و انسانی شکل گرفت؛ زمانی که امیرعلی پارسا طی اتفاقی با دانش‌آموزی از خانواده‌ای کم‌بضاعت با والدین معلول روبه‌رو شد. این دانش‌آموز، به دلیل ناتوانی مالی خانواده در خرید یک دوربین ساده، از تحصیل در رشته مورد علاقه‌اش در هنرستان بازمانده بود. اجبار خانواده به انتخاب رشته ریاضی، نه از سر بی‌مهری، بلکه به دلیل نگرانی از آینده‌ای نامعلوم، او را از مسیر علاقه‌اش دور کرده بود.

این ماجرا تاثیر عمیقی بر امیرعلی گذاشت؛ او در آن لحظه متوجه شد که چقدر شکاف دسترسی به آموزش، می‌تواند رویاهای یک فرد را سرکوب کند. همان‌جا بود که ایده “چیک چیک” در ذهنش جوانه زد، بستری آموزشی که هنرهای دیجیتال و تجسمی را به‌صورت آنلاین به سراسر کشور ارائه کند، بدون اینکه محدودیت‌های مالی یا فیزیکی سدی در برابر یادگیری افراد باشد.

این تجربه، به نقطه عطفی در مسیر حرفه‌ای امیرعلی تبدیل شد. او تصمیم گرفت “چیک چیک” را نه فقط به‌عنوان یک گروه آموزشی ، بلکه به‌عنوان یک جنبش برای فراهم کردن فرصت‌های برابر برای همه هنرجویان، صرف نظر از موقعیت اقتصادی یا اجتماعی‌شان، پایه‌گذاری کند. این باور ریشه‌ای، به ستون اصلی ماموریت “چیک چیک” بدل شد و آن را به چیزی فراتر از یک آموزشگاه عادی تبدیل کرد—به خانه‌ای برای استعدادهایی که شاید هرگز فرصتی برای درخشیدن پیدا نمی‌کردند.

امیرعلی پارسا

چالش‌ها و موانع در مسیر رشد

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی امیرعلی پارسا در “چیک چیک”، مقابله با ذهنیت سنتی حاکم بر بازار هنر و آموزش بود. بسیاری معتقد بودند که آموزش هنر باید به‌صورت حضوری انجام شود و باور به یادگیری آنلاین، به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند عکاسی، هنوز جا نیفتاده بود. این مقاومت ذهنی، مانعی بزرگ در مسیر رشد “چیک چیک” به‌شمار می‌رفت. اما امیرعلی با شناخت دقیق بازار و نیازهای مخاطبان، تلاش کرد تا به‌تدریج این نگرش را تغییر دهد.

قبل از تولد مدرسه هنر چیک چیک، فعالیت ها و آموزش های هنری به‌صورت غیررسمی و با نام “هنر آنلاین” از سال 1396 انجام میشد اما به دلیل ساختار غیر متمرکز آن جای رشد و نوآوری نداشت. بعد از پایان هنر آنلاین مجموعه دیگری به نام گروه آموزشی چیک چیک متولد شد.

نام “چیک چیک” با الهام از صدای شاتر دوربین عکاسی در ابتدا به تنهایی و بعد از 6 ماه با همراهی دوستان نزدیک امیرعلی، امیرمحمد صفری و عرشیا فرجی، شروع به کار کرد. این تیم کوچک، بدون سرمایه اولیه و تنها با تکیه بر اشتیاق و تخصص اعضایش،ابتدا در دانشگاه‌ها به صورت همایش‌های موضوعی و دوره‌های کوتاه مدت شروع به کار کردند. پس از یک سال فعالیت، تغییر یافت؛ نمادی از سرعت، دقت و زیبایی لحظه‌ها. این تغییر نام، نقطه عطفی در مسیر برندینگ “چیک چیک” بود که به آن هویت بصری متمایزی بخشید.

به‌مرور زمان، تیم گسترش یافت. اولین اعضای جدید حنانه ثابت و فاطمه خاکباز از دانشجویان چیک چیک بودند که در بخش کنترل کیفیت دوره‌ها وارد شدند و در ادامه حنانه با تکیه بر توانایی‌های شخصی و آموزش و کسب تجربه مداوم بعد از 3 سال به جمع مدیران ارشد پیوست. این تیم با تمرکز بر تولید محتوای خلاقانه، روح تازه‌ای به فعالیت‌های آموزشی بخشید. در سال سوم، بهار مولایی از جمع منتقدین هنری این مجموعه به تیم اضافه شد و با تخصص خود در زمینه ارتباط با مخاطبین، گامی جدید به سوی پیشرفت چیک چیک برداشت. بهارمولایی نیز در طی دو سال با تلاش‌های بی وقفه و دلسوزانه در راستای تحقق رسالت و آرمان‌های چیک چیک به جمع مدیران ارشد پیوست. در سال چهارم ، ایده جدیدی متولد شد: “چیک تومارو”؛ پلتفرمی برای آموزش مهارت‌های آینده‌نگر در حوزه هنر و فناوری.

در سال چهارم بعد از تولد چیک تومارو چیک چیک هویت بصری خود را ری برندینگ کرد و شعار قلب تپنده هنر را به کنار اسم خود اضافه کرد و از عنوان گروه آموزشی به مدرسه هنر نیز تغییر نام داد

این مسیر پر از آزمون و خطا بود. امیرعلی و تیمش بارها با چالش‌هایی مانند نبود زیرساخت‌های مناسب آموزشی، دشواری اخذ مجوزها و نبود سیستم اسپارنسرینگ مناسب حتی با محدودیت‌های مالی روبه‌رو شدند. اما هر مانع، انگیزه‌ای شد برای نوآوری و تلاش بیشتر.

امیرعلی به‌عنوان یک مدیر، با نگاه راهبردی، برنامه‌ریزی دقیق و ارزیابی مداوم عملکرد تیم، نه‌تنها توانست “چیک چیک” را از دل این چالش‌ها عبور دهد، بلکه پایه‌های مستحکمی برای آینده آن بنا نهاد. او ثابت کرد که با ترکیب اشتیاق، خلاقیت و مدیریت هوشمندانه، می‌توان هر مانعی را به فرصتی برای رشد تبدیل کرد.

چیک تومارو؛ شتاب‌دهنده‌ای برای افراد

“چیک تومارو” برخلاف بوت‌کمپ‌ها و دوره‌های آموزشی بی‌هدف، با تمرکز روی تعداد بسیار بیسار محدودی از افراد مستعد، آن‌ها را به بازار کار واقعی متصل می‌کرد و آموزش‌های تخصصی ارائه می‌داد. در واقع، مثل یک شتاب‌دهنده عمل می‌کرد، اما نه برای شرکت‌ها، بلکه برای افراد.

تا امروز، “چیک تومارو” سه دوره “کارکلاس” برگزار کرده و از بین 5 هزار متقاضی، حدود ۲۴ نفر را آموزش داده و توانمند کرده است. این برنامه با هدف توانمندسازی افرادی طراحی شده که یا به دلایل مالی فرصت یادگیری نداشتند یا در مسیر حرفه‌ای خود نیازمند هدایت دقیق‌تری بودند.

مدرسه هنر چیک چیک

نخستین گام‌های بزرگ تر

یکی از برجسته‌ترین اقدامات امیرعلی پارسا ، اجرای آموزش عکاسی به ناشنوایان در “مدرسه هنر چیک چیک” به‌عنوان اولین تجربه در ایران است؛ حرکتی که نشان از دغدغه اجتماعی و نگاه نوآورانه او دارد. این پروژه از دل یک باور عمیق شکل گرفت: اینکه هنر زبانی جهانی است و نباید هیچ محدودیتی، از جمله معلولیت، مانع از آموختن و خلاقیت شود. امیرعلی با همراهی اساتید زبان اشاره و مربیان عکاسی، دوره‌ای ویژه طراحی کرد که در آن، مهارت‌های فنی و هنری عکاسی به زبان اشاره آموزش داده شد.

اما این مسیر آسان نبود. امیرعلی پارسا با تلاشی بی‌وقفه، از کسب مجوزهای لازم گرفته تا تهیه منابع آموزشی مناسب، همه موانع را با پشتکار و باور قلبی‌اش کنار زد. او برای آنکه این پروژه را به سطحی حرفه‌ای برساند، “مدرسه هنر چیک چیک” را در مرکز رشد دانشگاه شهید بهشتی مستقر کرد؛ فضایی که به او امکان داد تا در محیطی علمی و خلاقانه، ایده‌هایش را توسعه دهد. حضور در مرکز رشد، به امیرعلی فرصت داد تا با متخصصان حوزه‌های مختلف مشورت کند، طرح‌های آموزشی خود را بهبود بخشد و شبکه ارتباطی قدرتمندی برای پیشبرد اهداف اجتماعی و هنری خود ایجاد کند.

این دوره‌ها نه تنها فرصتی برای یادگیری بود، بلکه به بستری برای شکوفایی استعدادهای ناشنوایان تبدیل شد. بسیاری از شرکت‌کنندگان این دوره، برای نخستین بار، توانستند احساسات و داستان‌های درونی خود را از دریچه دوربین بیان کنند. امیرعلی با دیدن اشتیاق و پیشرفت هنرجویان، بیشتر از همیشه به مسیر خود ایمان آورد. این پروژه نه تنها یک گام مؤثر در دسترس‌پذیر کردن آموزش بود، بلکه موجی از توجه و تحسین را به سوی “چیک چیک” و فعالیت‌های اجتماعی امیرعلی جلب کرد. او ثابت کرد که آموزش، مرز نمی‌شناسد و خلاقیت، زبان مشترک همه انسان‌هاست.

امیرعلی پارسا

چشم‌انداز آینده؛ تلفیق هنر و تکنولوژی

امیرعلی به آینده فکر می‌کند؛ به گفته خودش: “هر مجموعه‌ای که از پیشرفت‌های تکنولوژی جا بماند، محکوم به فراموشی است.” چشم‌انداز 2 ساله “چیک چیک”، واردات لوازم تخصصی عکاسی در قالب چیک استور و ادغام هوش مصنوعی و واقعیت مجازی در آموزش هنر است. او معتقد است که این فناوری‌ها می‌توانند بخش خالی آموزش‌های هنری که نیاز به لمس و حضور فیزیکی دارند را پر کنند.

به نقل از امیرعلی پارسا : “ما در دوران کرونا با آموزش آنلاین بیشتر آشنا شدیم، اما همه می‌دانیم که کیفیت پایین و قطعی‌های مداوم چقدر این تجربه را تلخ کرد. حالا وقت آن است که با هوش مصنوعی و واقعیت مجازی، کیفیت این آموزش‌ها را بالا ببریم.”

حضور در بازارهای بین‌المللی

امیرعلی معتقد است که “چیک چیک” فراتر از یک مجموعه آموزشی است؛ این برند نماینده ایده‌ای بزرگ‌تر است، ایده‌ای که مرزها را نمی‌شناسد و به دنبال ایجاد فضایی است که در آن، هر فردی بدون توجه به محدودیت‌های مالی، جغرافیایی یا فیزیکی، بتواند هنر را بیاموزد و خلاقیت خود را شکوفا کند. چشم‌انداز “چیک چیک” نه تنها گسترش به بازارهای بین‌المللی، بلکه تبدیل شدن به مرجعی الهام‌بخش برای آموزش هنرهای دیجیتال در سراسر جهان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *